0 کمک آنلاین

سخنی ماندگار از زنده یاد دکتر فرهی به فرزندان محک

  • ۱ اسفند ۰۳
  • 536 بازدید
  • 0 دیدگاه

خانواده بزرگ محک درگذشت زنده‌یاد دکتر فربد (فربود) فرهی، عضو فقید هیأت امنا این مؤسسه خیریه را صمیمانه تسلیت می‌گوید و برای خانواده محترم ایشان، دوستداران، همکاران، جامعه نیکوکاری و پزشکی ایران شکیبایی آرزومند است.

دکتر فرهی، که خود متخصص پاتولوژی بود و دانش خود را در آزمایشگاه پاتوبیولوژی دانش به کار می‌گرفت، از ابتدای تأسیس محک همراه این سازمان شد و از سال ۱۳۷۶، به عنوان عضوی از هیأت امنا و مدیره محک فعالیت خود را به صورت داوطلبانه برای حمایت از کودکان مبتلا به سرطان و خانواده‌هایشان آغاز کرد. وی که در ردای یک پزشک با دغدغه بیماران مبتلا به سرطان آشنا بود، در تمام این سال‌ها برای کاستن رنج و آلام فرزندانمان کوشید.

در ادامه، مصاحبه انجام شده با ایشان را که سال ۱۳۹۲، در خبرنامه شماره ۵۴ محک منتشر شده است را می‌خوانیم. بی‌شک نام دکتر فربد فرهی که بر ستون‌های سقف پرمهر محک نقش بسته است با رفتن از این خانه از یاد نمی‌رود و بذر عشقی که او و یارانش در فصلی سرد، به امید روزهای سلامتی فرزندان این آب و خاک کاشته‌اند تا همیشه همچون سروی بلندقامت سبز و بهاری خواهد بود.

 

بدانيد كه ما پشتتان هستيم

زنده ­یاد دکتر فربود فرهی عضو فقید هیات امنای  محک در مصاحبه­ای خطاب به کودکان مبتلا به سرطان کشورمان گفته بود: بدانيد كه ما پشتتان هستيم. گروه کثیری با شما هستند و سعي مي‌كنند زندگی شما را قشنگ تر و زيباتر بسازند.

بازنشر مصاحبه با دکتر فربود فرهی، بهانه‌ه­ای برای یادآوری خدمات و اندیشه­‌های ارزشمند این مرد بزرگ در ایام اندوه از دست دادنش است.

 

۱. لطفا خود را به طور كامل براي ما معرفي بفرماييد.
من فربود فرهي در بهمن ۱۳۳۱ در یک خانواده تحصیل کرده در تهران متولد شدم. متخصص پاتولوژي، عضو هیئت امنا و هیئت مدیره موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان(محک)، عضو هیات مؤسس و همکار آزمایشگاه پاتوبیولوژی دانش هستم.

 

۲. لطفا در مورد تحصيلاتتان بفرماييد.
پدر من كارمند ارشد شركت نفت بودند به همین دلیل بخشي از تحصيلات ابتدايي و متوسطه من در كرمانشاه سپري شد. سپس به تهران آمدم و دیپلم خود را در دبيرستان شبانه روزی البرز گرفتم. دبیرستان البرز براي من خيلي اهميت داشت زیرا پدرم، پدر بزرگم، مادر و مادر بزرگم در آنجا تحصيل كرده بودند. شايد اين بسيار نادر باشد. بعد از اخذ دیپلم‌‌‌، در سال ۱۳۴۰ در دانشكده پزشكي دانشگاه تهران قبول شدم. سال ۱۳۴۷ تحصيلات پزشكي‌ام را در دانشكده پزشكي به اتمام رساندم و پس از آن به مدت دو سال به سپاه بهداشت رفتم. ۶ ماه از اين دو سال صرف آموزش شد و بقيه‌ي آن در روستایی نزديك خمين به اسم ورچه به طبابت پرداختم. در آنجا هم خاطرات بسيار خوبي دارم از اين جهت كه من مي‌توانستم براي مردم مفيد باشم. البته آن برهة زماني تعداد پزشكان در ايران خيلي كم بود و بسیار به خدمات درماني و پزشكي احتياج بود. بعد از اينكه دوران سربازي‌ام تمام شد به آمريكا رفتم. در آن زمان به اسم ECFMG كه براي پذيرش دانشجويان خارج از آمريكا برگزار مي‌شد و بعد از قبولي در اين آزمون مي‌توانستيم به آمريكا برويم و در آنجا به تخصصمان ادامه دهيم. من دوره انترنيم را در يك بيمارستان ديگر ولي تخصص پاتولوژي را در بيمارستان مونت سيناي نيويورك كه مكان آموزشي خيلي معتبري بود اخذ كردم و با وجود اينكه اكثر هم‌دوره‌اي‌هاي من آمريكايي بودند من به عنوان سرپرست رزیدنت‌ها انتخاب شدم و سپس همان جا به عنوان عضو هیئت علمی مشغول به كار شدم. من در سال‌هاي ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶دو بورد Clinical Patology و  Anatomy آمریکا را گرفتم، هم چنين توانستم بورد ايالتي را نيز دریافت کنم. بورد ايالتی براي اينكه بتوانم مجوز كار در آمریکا را داشته باشم لازم بود.  من تا ۱۹۷۸، درست قبل انقلاب، در آمريكا زندگي مي‌كردم. كه همزمان در ايران نيز مركزي در حال تاسيس بود من براي قسمت پاتولوژي اين مركز در نظر گرفته شدم. اولين نفري بودم كه از آن گروه متخصص در آمريكا برای این مرکز به ايران مي‌آمدم. بعد از انقلاب، من در بخش خصوصي مشغول به كار شدم. مدتي در بيمارستان پارس بودم. بيمارستان پارس جايي بود كه پاتولوژي نوين ايران در آنجا پايه‌گذاري شد. بعد از بيمارستان پارس، در گروه‌مان كه در بخش خصوصي كار مي‌كرد همچنان به فعاليت خود ادامه دادم.

 

۳. اين گروه‌تان عنوان خاصي دارد؟
بله. با همان گروهي كه در بيمارستان پارس بوديم آزمايشگاه پاتوبیولوژی دانش را تاسيس كرديم و هم اکنون نیز در حال ساخت مرکز بزرگتری جهت گسترش فعالیت‌های پزشكي هستیم.

 

۴. چرا رشته پاتولوژي را انتخاب كرديد؟
پاتولوژي يك رشته پايه پزشکی است. در دوران تحصيل من احساس كردم خيلي به اين رشته علاقه دارم. در ضمن، آن چيزي كه خيلي موثر بود آدم‌هايي بودند كه در مسير زندگي من قرار گرفتند. چند نفر از آدم‌هايي كه در زندگي من خيلي موثر بودند در رشته پاتولوژي تحصیل کرده بودند. يكي از اساتيدم(دکتر شمسا) در دوران تحصيل و يكي از همكاران من در بيمارستان پارس در این تصمیم من خیلی موثر بودند.

 

۵. كمي درباره علم پاتولوژي براي‌مان بگوييد:
پاتولوژی شامل دو قسمت عمده به نام Clinical و Anatomical می‌باشد. کار قسمت کلینیکال، انجام آزمایش روی تمام مایعات خروجی از بدن شامل خون، ادرار، خلط و غیره می‌باشد و قسمت آناتومیکال، به بررسی بافت‌ها و غدد خارج شده از بدن توسط جراحان و سایر متخصصین می‌پردازد که این شاخه پس از ابداع میکروسکوپ در قرن ۱۹ به وجود آمد. در زمان‌های گذشته این دو شاخه از پاتولوژی در محدوده سایر تخصص‌های پزشکی مثل جراحی و یا طب داخلی بودند ولی بعد این دو رشته به صورت تخصص مجزایی در رشته پزشکی شناخته شدند. در چند دهه اخیر با وجود اینکه این دوشاخه خیلی به هم نزدیک نبودند و شاید به خاطر تنگناهای اقتصادی، این دو رشته ابتدا در آمریکا و بعد در بیشتر نقاط دنیا و ایران یک تخصص شد كه امروزه با پیشرفت‌های علمی، این دو رشته و رشته‌های جدید وابسته مثل ژنتیک و پاتولوژی مولکولی خیلی به هم نزديك شده‌اند. اصولا وظیفه اصلی پاتولوژی کمک به سایر متخصصان پزشکی در تشخیص و درمان بیماری‌ها است.

 

۶. علم پاتولوژي در مسير درمان سرطان چه نقشي دارد؟
علم پاتولوژي در تشخيص سرطان نقش اصلي را ايفا مي‌كند‌. به طوري كه اگر پزشكي بدون گزارش يك پاتولوژيست، بيمار را به عنوان يك فرد مبتلا به سرطان درمان كند مي‌تواند خطای پزشکی محسوب شود. جنبه ديگر اين علم كه اکنون بسیار مهم مي‌باشد اين است كه پاتولوژی به پزشك مي‌گويد چگونه بیمارش را درمان كند؛ اين نوع درمان روي كدام بيمار اثر دارد و روي كدام بيمار اثر ندارد. به اين شيوه درمانی Disigner medicine مي‌گويند يعني براي هر بيماري نوع درمان را طراحي مي‌كنند.

 

۷. آيا شما جزء تيم پزشكي محک هستيد؟
من خدمت موظفی در تیم درمانی محک ندارم ولی با عضویت در کمیسیون پزشکی، تصمیمات کلی درباره اینکه پزشکی مي‌بايست چگونه در محک پیش برود در این کمیسیون تصميم‌گيري می‌شود و هم اينكه پزشكي در محك در مسير درستي باشد و تسهیلات و وسایل لازم برای خدمات درمانی و تحقیقاتی محک فراهم شود.

 

۸. آيا آزمايش پاتولوژي در كودكان با بزرگترها فرق مي‌كند؟
تا حدودی. الان اينگونه است كه وقتي پزشکی ۴ سال پاتولوژي مي خواند به عنوان پاتولوژیست شناخته می‌شود و بعد از آن می‌تواند در شاخه‌های تخصصی ادامه دهد که يكي از اين تخصص‌ها، پاتولوژي اطفال است.

 

۹. ما در محك اين آزمايش‌هاي پاتولوژي را انجام مي‌دهيم؟
در حال حاضر قسمت باليني پاتولوژي(آزمایشگاه) را داریم که خیلی هم حرفه‌ای و تخصصی مي‌باشد. هنوز بخش Anatomy‌‌Patology  درمحك  راه اندازي نشده است. يكي به دليل محدوديت جا و اينكه هنوز محك آنقدر نمونه‌هاي پاتولوژي بافتی در اختيار ندارد. اما يكي از برنامه‌های آتی بیمارستان محک راه اندازی این بخش است.

 

۱۰ چگونه با محك آشنا شديد؟
اكثر پيشكسوت‌هاي محك آشنا و دوست من بودند؛ افرادي مثل آقاي دكتر آل بويه، آقاي دكتر شيباني و آقاي دكتر رفيعي. از همان موقعي كه ايده تاسيس محك به وجود آمد يعني از سال ۷۰ من در حواشي محك حضور داشتم، پس از آمدن سرکار خانم افسانه دبیری و آقاي دکتر كرباسي زاده و تاسيس بيمارستان، مسير محك تا حدی تغییر کرد و سرعت حركتش نیز بالاتر رفت. قبل از تاسيس ساختمان محك، دغدغه خانم قدس، بنیانگذار محک اين بود كه كودكان مبتلا به سرطان و خانواده‌هايشان را از نظر مکان و از نظر كمك‌هاي مالي حمايت كنيم اما پس از پایه گذاری بیمارستان محک، اين موسه به ارائه خدمات درمانی مختلف به بیماران نیز پرداخت.

 

۱۱. چطور با اين موسسه همكاريتان را آغاز كرديد و همراه شديد؟
وقتي بيمارستان ساخته شد افرادي كه با محك همراه بودند به فكر اين افتادند كه چطور اين موسسه را اداره كنند. يكي از صحبت ها اين بود كه اداره بخش هاي مختلف را به گروه هايي كه در اين زمينه فعاليت دارند سپرده شود كه در نهايت تصميم گرفته شد خود بنيانگذار و تيم همراه ايشان، محك را اداره نمايند. به خاطر همين قرار شد از پزشكاني كه در تخصص خود شناخته شده هستند كمك گرفته شود. در سال ۱۳۷۶ به من پشنهاد شد كه يكي از اعضاي هيئت مديره شوم. من هم با كمال ميل پذيرفتم زيرا  براي من افتخار بود و بعد از سال ۱۳۸۹نيز اين افتخار نصيبم شد تا به عضويت هيئت امناي اين موسسه درآيم.

 

۱۲. در هيئت امنا و هيئت مديره محك چه تصميماتي گرفته مي‌شود؟
هيئت امنا يك جهت دهي كلي به سازمان مي‌دهد. به طور مثال ما در هیئت امنا به این می‌اندیشیم که ضمن حفظ کیفیت خدمات, به کمیّت و بالا بردن ظرفیت‌ها نیز توجه داشته باشيم. در این موقعیت، هیئت امنا باید مسیر را تعین نمايد. در واقع چشم انداز آينده محك را هيئت امنا تعيين خواهد كرد. هيئت امنا مجموعه اي از افراد خبره و علاقمند است كه با ديدگاه‌ها و پیشینه متفاوت سعی در ترسیم آینده محک دارند. ايشان فقط از جنبه‌های پزشكي به مسائل نمي‌نگرند. هيئت مديره هم تصميم‌گيری در مورد كارهای اجرايي را بر عهده دارد و توسط مديريت اجرايي به اجرا در مي‌آيد كه واقعا عملكرد اين مديريت از سطح مدير عامل تا مديران سطح پایین‌تر، حرفه‌ای و قابل تحسین مي‌باشد.

 

۱۳. ديروز و امروز و فرداي محك را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
در گذشته که در حواشي محك بودم باور نمي‌كردم كه اينقدر پيشرفت داشته باشد. با اینکه در ايران زمينه‌هاي كمك مردم و زمينه خيريه بسيار وسيع و گسترده است اما اينكه يك موسسه‌ای بتواند آنها را به اين پيشرفتگي سازماندهي كند و اعتماد خیّرین را جلب کند واقعا بسیار غرور انگیز است. امروز هم محک نهايت تلاشش را می‌كند و من به جرأت می‌توانم آن را با خيلي از جاهاي پیشرفته دنيا قابل مقايسه نمايم. محک در  زمينه‌اي كه بتواند در مردم اعتماد ايجاد كند و کمک‌ها را بجا مصرف کند خيلي موثر بوده است؛ يعني اعتمادي كه محك در ياوران خودش به وجود آورده است؛ اينكه بدانند كه كمكشان در جاي درستي صرف مي‌شود اين نه تنها به خود محك بلكه به موسسات خيريه ديگري كه محك آنها را همكار خودش مي‌داند كمك كرده است. البته در آينده، ادامه خدمت‌رساني با توجه به اينكه محك هم مي‌خواهد كيفيت و هم كميّت را بالا ببرد مشكل‌تر از ديروز است. اما مطمئن هستم كه موسسه محك مي‌تواند از پس اين كار برآيد.

 

۱۴. محك را در سال ۱۴۰۰ چگونه مي بينيد؟
سال ۱۴۰۰ يك بازه ميان مدت است. نه كوتاه مدت و نه بلند مدت. اما من در آن سال آنطور كه مي‌بينم ساختمان جديد ساخته مي‌شود. خدمت رسانی محک بيشتر خواهد شد. خدماتي را كه در محك ارائه مي‌شود بايد به سمت شهرستان‌ها و به سمت مراكز علمي ببريم تا بشود مراكز علمي را تجهيز كنيم طوري كه بیماران فكر كنند هرجايی كه بروند محك هم آنجا حضور دارد تا در همان‌جا به آنها كمك شود. اين قضيه ممكن است در سال ۱۴۰۰ محقق نشده باشد اما دور از دسترس هم نخواهد بود. من معتقدم در آن سال از نظر علمي هم به پيشرفت قابل ملاحظه‌ای خواهيم رسيد. تحقيقاتي كه در این موسسه در زمينه سرطان كودكان انجام مي‌شود برای جامعه پزشکی بسیار مفید مي‌باشد. در حال حاضر تعداد متخصصان سرطان كودكان بسيار محدود است، در آن سال ممكن است محك يك مركز آموزشي نیز باشد و متخصصین بیشتری برای کمک به محک ملحق شوند و یا در محک آموزش‌هاي لازم را در اين زمينه ببینند.

 

۱۵. شما گفتيد قهرمان تنيس بوديد؟ ممكن است بدانيم در كجا؟
بله .در شركت نفت و دانشگاه تهران. البته من در دانشگاه تهران هم قهرمان شنا بودم.

 

۱۶. در عالم موسيقي چطور؟ فعاليت مي‌كنيد؟
بله. من پيانو مي‌زنم.

 

۱۷. از بودنتان در محك چه احساسي داريد؟
يك احساس مفيد بودن در زندگي. من با وجود اينكه در آمريكا در محيط آكادميك بودم در ايران از محيط آكادميك بيرون آمدم و در بخش خصوصي فعاليت مي‌نمايم و در حرفه خود نيز آدم موفقی هستم اما بودن در محك اين احساس را به آدم مي‌دهد كه اين زماني كه صرف مي‌شود زمان مفيدي است.  زماني است كه احساس خوبي به خود من مي‌دهد. همان زمان كوتاهي كه در جلسات هستم احساس بسیار خوبی دارم. هم چنين در محك گروهي از افراد را مي‌بينيم كه هدف خيلي قشنگي دارند و براي هدفشان صمیمانه فعالیت مي‌كنند. از ديدن آنها نيز به آدم احساس رضايت دست مي‌دهد.

 

۱۸. سخني با خانواده محك:
من مي‌خواهم به اين خانواده اطمينان بدهم؛ كمكي كه به محك مي‌كنيد به جاي مناسبی کمک می‌کنید. در محك نسبت پولي كه يك نفر كمك مي‌كند و به آنجايي كه بايد برسد مي‌رسد، فوق العاده بالاست. كارآمدي محك قابل ستايش است و کمک‌های اين عزيزان ضامن ادامه خدمات صادقانه محک می‌باشد.

 

۱۹. سخني با كودكان مبتلا به سرطان:
بدانيد كه ما پشتتان هستيم. گروه کثیری  با شما هستند و سعي مي‌كنند زندگی شما را قشنگ تر وزيباتر بسازند.

 

۲۰. اولين جملاتي كه از شنيدن اين كلمات به ذهنتان مي رسد:
نوع دوستي: خودش!
نيكوكار: كمك به جامعه.
محك: قشنگي
كودك مبتلا به سرطان: علاقه

دیدگاه‌ها

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.