0 کمک آنلاین
قصه مادر لاله

این قصه مادر لاله است. نظر خود را برای پدر و مادر کودکان محک در دیدگاه‌ها بنویسید

  • ۱۵ آبان ۹۹
  • 766 بازدید
  • 2 دیدگاه

«دخترم لاله تنها فرزند ماست. او همیشه دلش یک عالمه خواهر و برادر و خانواده‌ای شلوغ می‌خواست و با شیرین‌زبانی می‌گفت: “دلم می‌خواهد خونه‌مان یک عالمه اتاق داشته باشد و همه اتاق‌ها، پر از بچه‌های هم‌سن من باشد تا با آنها بازی کنم.”

دختر زیبای ما ۷ سالش که بود به سرطان مبتلا شد. وقتی این حقیقت تلخ را فهمیدیم تلاش کردیم خیلی زود به خودمان بیاییم و سریع برای درمانش اقدام کنیم؛ اینطور شد که به محک آمدیم. روز اول بستری، مدام دور از چشم لاله اشک می‌ریختم. تا اینکه درِ بخش شیمی‌درمانی باز شد و یک گروه موسیقی و تئاتر با سروصدای آهنگ‌های کودکانه، وارد شد و از همه بچه‌های بخش خواست که از اتاق‌هایشان بیرون بیایند تا شعر بخوانند. لاله قشنگم وقتی آن همه بچه را دید که در راهرو جمع شده‌اند و با موسیقی خوشحالی می‌کنند، چشمایش برق زد و گفت: “آخ جون مامان! آمدیم همان خانه‌ای که همیشه دوست داشتم. بروم با بچه‌ها شعر بخوانم و بازی کنم؟”

وقتی لاله را غرق دنیای کودکی‌اش ‌دیدم، یادم افتاد که زور زندگی از همه سختی‌ها بیشتر است. تصمیم گرفتم همه توانم را جمع کنم و برای بهبودی دخترم با امید مبارزه کنم.»

سال‌هاست که زیر سقف محک به دلگرمی بودن شما نیکوکاران باور داریم #سرطان_پایان_کودکی_نیست . زیر این پست برای مادر و پدر قهرمانان کوچک محک کامنت بگذارید تا بدانند در مسیر به دست آوردن سلامتی دوباره فرزندشان تنها نیستند.

دیدگاه‌ها

  1. پاسخ
    شیما 4 سال پیش

    امیدوارم لاله عزیز که امید و جان پدر و مادرشه سلامتی کامل بدست بیاره و رویاهای کودکیش از این بیماری سخت نجاتش بده

    • پاسخ
      مؤسسه خیریه محک 3 سال پیش

      با سلام و احترام
      از شما یاور نیک‌اندیش که با مراجعه به وبسایت محک همراه بیش از ۲۰ هزار کودک مبتلا به سرطان در حال درمان شده‌اید، صمیمانه سپاسگزاریم. برای لاله عزیزمان و همه کودکان مبتلا به سرطان عزیزمان آرزوی سلامتی و بهبودی داریم. قدر مهرتان را می‌دانیم.

دیدگاه خود را بنویسید * نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند * دیدگاه شما