0 کمک آنلاین

به افتخار مادران و زنان این سرزمین

  • ۳ بهمن ۰۰
  • 631 بازدید
  • 0 دیدگاه

سکانس یک. ماسک، صورت کوچکش را پوشانده. زیپ کاپشنش را تا انتها بالا کشیده و با قد ۵۰ سانتی‌اش در پیاده‌رو بیمارستان محک می‌دود؛ ناگهان سرعتش را کم و با نگرانی به پشت سرش نگاه می‌کند. چشمانش به لبخند می‌درخشد و می‌گوید: «مامان، بیا دیگه».

سکانس دو. برگه‌ای دستش است تا او را بستری کند. نگرانی در چشمانش موج می‌زند اما به برادر نوجوانش لبخند می‌زند و برایش لطیفه‌ای می‌گوید و ریز ریز می‌خندد.

سکانس سه. می‌گوید چه نوشته؟ برگه را می‌خواند و رو به دخترش که منتظر است می‌گوید: «احتمالا امروز مرخص می‌شوی» دختر از گردن مادر آویزان می‌شود و صورت ماسک زده‌اش را غرق بوسه می‌‎کند.

سکانس چهار. روبروی هم نشسته‌اند. یکی از ترس‌هایش برای درمان تنها فرزندش می‌گوید و دیگری آرامش می‌کند. می‌گوید من هم همین مسیر را رفته‌ام و الان دخترم به دانشگاه می‌رود. با هم می‌خندند. انگار آبی است بر آتش. مادرند دیگر؛ می‌توانند همدیگر را آرام کنند.
هر روز و هر لحظه این صحنه‌ها در محک تکرار می‌شود. زنان و مادرانی که برای رسیدن عزیزانشان به سلامتی مبارزه می‌کنند و رسم مبارزه کردن را نیز به آنها می‌آموزند. ما برای قدرت افسانه‌ای همه زنان و مادران تاریخ که با مهر و عشق‌، درد و رنج عزیزانشان را به دوش کشیدند ایستاده کف می‌زنیم.

روز زن و مادر بر تمام زنان و مادران عزیز سرزمین‌مان مبارک.

دیدگاه‌ها

دیدگاه خود را بنویسید * نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند * دیدگاه شما