بچههای محک، اصن نگران نباشین!
- ۱ آبان ۰۲
- 442 بازدید
- 0 دیدگاه
«تمام اتفاقایی که میافتاد، از این اتاق شروع شد…» کیان، برای ما قصهی روزهایی که به محک میآمد را، با این جمله شروع میکند. روزی که مهمان ما شد، ۵ سال از اتمامِ درمانش گذشته بود و از پیروزیاش در مقابل سرطان برایمان تعریف میکرد. کیان برای بچههای محک پیغامی دارد: او با خنده به همهی فرزندان محک میگوید «بچههای محک! اصن نگران نباشین! با امید و خوشبینی همه چی خوب میشه…»
حالِ خوب کیان، او را همیشه قهرمانِ قصهاش نگه داشته است! کیان حالا به فکرِ آینده است؛ در نقاشیهایش به شهری بیخودرو و پر از دوچرخه فکر میکند که هوایش تمیزتر باشد؛ این یعنی خودِ خودِ زندگی و امید به آینده؛ امیدی که آن را در محک پیدا کرده است…