دست پرستار محک نوازش کودک بلد است
- ۳۰ آذر ۹۹
- 993 بازدید
- 0 دیدگاه
امان از برف و سرمای رشت. فاطمه حالا که جلوی میز میس نیکلسن ایستاده، نمیداند که لرزش زانوهایش از سرماست یا اضطراب. میس نیکلسن از فاطمه میخواهد که بنشیند. از قوری چای روی بخاری، استکانی چای برای فاطمه میریزد، استکانی هم برای خودش. میس نیکلسن فارسی را خوب حرف میزند. چای را هم مثل ایرانیها مینوشد: با قند، از نعلبکی. برای فاطمه از سختی کار میگوید. میخواهد مطمئن شود که دختر جوان میداند به چه راه دشواری پا گذاشته است. حرفهایش فاطمه را یاد حرفهای مادرش میاندازد. مادر به فاطمه گفته که روزگار دشواری پیش رو دارد. سختی کار یک طرف، حرف و حدیث در و همسایه یک طرف. ولی فاطمه تصمیمش را گرفته است.
و این آغاز کار «فاطمه توانایی» است. دختری که نامش به عنوان اولین دانشآموخته پرستاری حرفهای در تاریخ وطنش ایران ثبت شد. وقتی پس از چند سال، موفق به کسب عنوان پرستاری میشود، میس نیکلسن مدالی به او اهدا میکند. مدالی که نشان میدهد فاطمه، توان و لیاقت پرستاری در هر نقطهای از جهان را دارد. مدال با حضور فرماندار و در مراسمی رسمی به فاطمه اهدا میشود. مادر فاطمه در مراسم حاضر است ولی نمیتواند لحظه اهدای مدال را ببیند چرا که اشک، چشمانش را مه آلود کرده است…..
پرستاری – به معنای امروزی آن – سابقهای به قدمت یک قرن و نیم دارد. تهران، رشت، همدان، کرمانشاه و شیراز اولین شهرهایی هستند که آموزش رسمی پرستاری در آنها بر قرار میشود.
سی و هفت سال بعد، اولین پرستار مرد از دانشگاه مشهد فارغالتحصیل میشود تا تابوی تحصیل مردان در رشته پرستاری برای همیشه بشکند.
پرستاران ایران چه روزهایی که ندیدهاند: از جنگ تا سیل تا زلزله تا حالا که ویروس کرونا انگار آمده تا تحمل ما را بسنجد.
پرستاران محک هم کاری سترگ دارند. بیمارانشان کودکانی هستند که بعضی حتی به سن حرف زدن نرسیدهاند تا بتوانند بگویند کجای تن کوچکشان درد میکند. همراهان بیمار در بیمارستان محک – در بیشتر مواقع – پدران و مادران جوانی هستند امان بریده از اضطراب. پرستار محک دستش نوازش کودک بلد است. پرستار محک صدایش از التیام پر است.
روز همه پرستاران وطن و پرستاران عزیز همراه محک مبارک.