روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر گرامی باد
- ۱۸ اردیبهشت ۰۰
- 802 بازدید
- 0 دیدگاه
سال ۱۸۶۰ میلادی است؛ یکی از بیشمار جنگهای داخلی اروپا. پیکر پارهپاره مردان و اسبان چنان در هم آمیخته است که تشخیصشان از هم ممکن نیست. برای فرماندهان، جان اسبان مهمتر از جان سربازان است. صدای ناله زخمیها در صدای انفجار باروت و فریادهای مردان گم میشود. «آنری دونان» همه را میبیند، همه را میشنود.
سال ۱۳۰۱ خورشیدی است؛ یکی از بیشمار زلزلههای ایران، بجنورد را زلزله درهم کوبیده. انسان و دام و درخت، همه پیچیده در هم در زیر آوار. زندهها مبهوت، مردگان گم به زیر خاک و سنگ و چوب، مجروحان بیفریادرس. دکتر «امیرخان امیراعلم» همه را میبیند، همه را میشنود.
سال ۱۳۷۰ است؛ باد پاییزی سرطان به تن دخترکی کوچک زده است. دخترک خم شده ولی نشکسته. در روزهای درمان دختر کوچک، مادر دخترک استیصال چشم دیگر مادران را میبیند. ناچاری دستهای پدران را، صدای فریاد کسانی که در این مهلکه، فریادرسی میخواهند. «سعیده قدس» همه را میبیند، همه را میشنود.
به گاه فاجعه، بعضی مرعوب میشوند، بعضی به دل فاجعه میزنند و چند نفر معدود و محدود به روزهای آینده میاندیشند: حال که نمیتوان فاجعه را پیش گرفت، چه کنیم که به وقت وقوع، بیشتر و بهتر به فریاد آسیبدیدگان برسیم؟
آنری دونان صلیب سرخ جهانی را پایه ریخت. دکتر امیراعلم انجمنی را بنیاد نهاد که امروز هلال احمر مینامندش و سعیده قدس محک را.
هلال احمر بزرگترین جمعیت داوطلب را در ایران دارد. مؤسسه محک و دیگر مؤسسات خیریه و داوطلبمحور در این حوزه از همان انجمنی آموختند که با پایمردی دکتر امیراعلم شکل گرفت. بدون او، بدون امید او به شدن و توانستن و بدون وجود انسانهایی مثل سعیده قدس که فرهنگ داوطلبی را آموختند و آموزش دادند، امروز سقف این خانه سی ساله – محک – که بنای آن با همت داوطلبانه ممکن شد، بر سر کودکان بیمار این سرزمین نبود.
روز بزرگداشت صلیب سرخ و هلال احمر، روز یادآوری و بزرگداشت هر مؤسسهای چون محک است که به فعالیت داوطلبانش میبالد. مبارکمان باشد این روز.