عشق، عشق میآورد
- ۲۴ مرداد ۹۹
- 863 بازدید
- 0 دیدگاه
«وقتی قلک محک را تحویل گرفتم و در بالکن گذاشتم هیچ وقت فکر نمیکردم قرا است چنین اتفاق جالبی برایش بیفتد. اولش کبوتر میآمد و برای چند لحظه روی قلک مینشست. فکر میکردم جایی برای استراحت نیاز دارد. اما وقتی دیدم مشغول جمعآوری چوب و برگ خشک است و لانهاش را آرام آرام روی قلک میسازد، دلم نیامد تلاشش را متوقف و ناامیدش کنم. کبوترها در بالکن خانه ما، روی قلک محک ماندگار شدند و بچههایشان به دنیا آمدند. وقتی نگاهشان میکردم این فکر در ذهنم میآمد که عشق، عشق میآورد و وقتی روی قلک محک، یک زندگی و عشقی جریان دارد، با کمک ما به واسطه قلک هم، قرار است عشق در زندگی کودکان مبتلا به سرطان جریان پیدا کند؛ به امید اینکه آنها را به سلامتی برساند. برای همین این عکسها را گرفتم و فرستادم تا ببینید این بار قلک محک آشیانه عشقی مادرانه شده است.»
وقتی این عکسها از طرف نیکوکار عزیزمان به دستمان رسید دلهایمان پر از عشق شد. میدانیم تا وقتی که جوجههای این کبوترها پرواز را یاد نگیرند، این قلک به محک برنمیگردد، اما برای نیکوکار عزیزمان و همه همراهان محک، روشهایی مثل پرداخت آنلاین وجود دارد که بتوانند همین الان کمک خود را به کودکان مبتلا به سرطان برسانند.
برای ما بنویسید اگر شما جای صاحب این قلک بودید واکنشتان چه بود و از چه روش کمک دیگری برای نجات زندگی کودکان محک استفاده میکردید؟