لالایی زیر سقف خانه
- ۳۰ مرداد ۰۱
- 651 بازدید
- 0 دیدگاه
هر چیز خوبی به جای خودش خوبتر است؛ مثل بستنی یخی که خودش خوب است ولی به وقت سه ماه تعطیلی خوبتر است یا عیدی که خودش خوب است ولی از دست مادربزرگ بگیری، خوبتر است یا بوی مداد و دفترچه که همیشه خوب است ولی روز اول مهر خوبتر است.
لالایی هم یکی از همین خوبهاست که وقتی زیر سقف خانه خود آدم خوانده شود خوبتر است. این آخری را آرمین خوب میداند. همان آرمینی که کوچک بود و از شهرشان دور شده بود و به محک آمده بود و شبهای بیمارستان را فقط با صدای پدرش که از گوشی مادر پخش میشد طاقت میآورد و آرام میگرفت و میخوابید. امروز، آرمین صدای پدرش را یک بار دیگر زیر سقف خانه خودشان میشنود.
امروز خانواده آرمین بعد از سه سال و نیم، یک بار دیگر کنار همدیگرند. بعد از سه سال و نیم خانهشان دوباره شکل خانه شده است. بعد از سه سال و نیم انگار این خانواده از نو، از اول تشکیل شده است: همانقدر شاد و پرامید و آسوده. و همه اینها به یمن درمان آرمین. با مادر آرمین که صحبت میکنیم چند بار تأکید میکند تا به پدر و مادرهای دیگر بگوییم که این روز برای آنها هم خواهد رسید. دلشورههای آنها هم روزی تمام خواهد شد و روزی زندگی را از نو شروع خواهند کرد.
مادر آرمین از همه پدر و مادرها امید و استقامت میخواهد تا آرمینهای آنها هم روزی صدای لالایی را زیر سقف خانههای خودشان بشنوند؛ چون صدای لالایی زیر سقف خانه خوبتر است.