مهمانی در دنیای بازی
- ۱۵ فروردین ۹۸
- 568 بازدید
- 0 دیدگاه
هر سال کودکان محک قبل از فرا رسیدن سال جدید به دنیای بازی میروند تا خاطرات خوشی را در روزهای سخت درمانشان رقم بزنند.
یکی از روزهای اسفند ماه سال ۹۷ هم درست مثل سالهای گذشته در دنیای بازی سپری شد. بچهها یک بار دیگر در این دنیا، کنار چرخ و فلک، ترن هوایی و قطار شکلاتی جمع شدند و شادی و هیجان را با هم تجربه کردند. دستگاههای رنگارنگ بازی کم کم با رسیدن به ساعت دو روشن شدند و صدای هیاهوی کودکان فضای دنیای بازی را در بر گرفت. هر کدام از کودکان برای ایستادن در صف بازی دلخواهشان به این سو و آن سو میدویدند.
پوریا هر بار که موتورسواری را تجربه میکرد دستانش را به نشانه بُرد بالا میبرد و شادی این پیروزی را با دوستانش تقسیم میکرد. امید که ۵ سال دارد و ماسک سفیدی جلوی دهانش را پوشانده بود، در صف ماشین برقی بالا و پایین میپرید؛ او آنقدر هیجان داشت که حواسش به اطراف نبود. میگفت خیلی زود خوب میشود و بعد از آن هم هر سال همراه با دوستان محکیاش به دنیای بازی میآید. او همانطور که افراد جلویش را درون صف میشمرد با صدای ترن هوایی برگشت و پرسید میتواند ترن سوار شود؟ شنیده بود که این بازی هیجان انگیزترین دستگاه این دنیاست. امید پس از یک دور ماشین سواری با همراهی مددکاران محک سوار ترن شد و از روی بالاترین نقطه آن برای دوستانش دست تکان داد.
زینب اما مدت زیادی کنار سینمای کوچک سه بعدی ایستاده بود و به نوبت چندین بار آن را تجربه میکرد. دوست نداشت با دنیای سهبعدی روی ابرها خداحافظی کند. علیرضا هم در میان آن همه شادی و خنده یک کاغذ کوچک و یک مداد قرمز از جیبش درآورد تا برای یادگاری تصویر اسبهای پرندهای که دوستشان داشت را نقاشی کند. میگفت امروز را هرگز از یاد نخواهد برد.
صدای شادی و خنده از هر گوشه این دنیای پر از اسباببازی به گوش میرسید. چراغ رنگارنگ چرخ و فلکها با هر بار روشن و خاموش شدن کودکان را به وجد میآورد و تشویقشان میکرد تا تمام بازیها را به نوبت امتحان کنند. حوالی ساعت چهار، هنوز دنیای بازی شور و شوق خاص خودش را داشت تا اینکه سوت پایان بازی به صدا درآمد. فرزندان محک و والدینشان یکی یکی کنار در ورودی جمع شدند و با آرزوی سلامتی در سال جدید یکدیگر را همراهی کردند. آنها ضمن تجربه یک روز خاطرهانگیز در آستانه عید نوروز، دنیای بازی را ترک کردند.