سهیل، فرزند خستگی ناپذیر محک
- ۲۴ مرداد ۰۱
- 634 بازدید
- 0 دیدگاه
سهیل فرزند بهبودیافته محک از زمانی میگوید که به بیماری سرطان مبتلا شد و تصمیم گرفت در این مسیر با انرژی و تلاش به اهداف خود دست یابد. فرزند خستگیناپذیر محک روایت خودش از بیماری را اینگونه آغاز کرد: «برای تولد خواهرم خوشحال بودیم، چند ماه از این خبر شیرین نگذشته بود که بیماری من با شروع یک سرماخوردگی ساده خود شروع شد و زندگی همه ما را تحت تأثیر قرار داد. آبان ۱۳۹۰ بود که دکترها تشخیص دادند به سرطان خون مبتلا شدم و از همان لحظه درمانم در بیمارستان محک شروع شد؛ این قصه تا شهریور ۱۳۹۴ ادامه داشت.»
سهیل ادامه میدهد: «آن زمان کلاس سوم راهنمایی بودم. در اوایل، پدرم اصرار داشت که تحصیل را برای یک سال کنار بگذارم، اما برای من متوقف شدن معنی نداشت. خوشبختانه کادر مدرسه و دوستانم، با بیماری من کنار آمدند و همراهی خیلی زیادی داشتند تا جایی که یک بار زمان شیمی درمانی با امتحانات صبحم، تداخل پیدا کرده بود ولی کادر مدرسه بدون هیچ دردسری زمان امتحانم را به قبل از شیمیدرمانی موکول کردند.»
او در ادامه صحبتهایش میگوید: «عاشق فوتبال بودم و آن را به صورت حرفهای دنبال میکردم. تا قبل از بیماری تمرین بسیار زیادی داشتم ولی به دلیل بیماری نتوانستم آن را ادامه دهم. حالم خیلی بد بود اما مشاوره و صحبت با روانشناسان و پرستاران به من کمک کرد تا با این موضوع کنار بیایم. رابطه من با روانشناسان محک به قدری صمیمی بود که عروسک گاو پولیشی که بعد از قطع درمان، به من هدیه داده بودند هنوز هم به من آرامش میدهد. اتاق بازی محک و حضور روانشناسان و داوطلبان در آنجا، فرصتی برای دور شدن از بیماری در اختیار من قرار میداد در آنجا دارو و درمان را به کل فراموش میکردم.»
سهیل تجربه بودن در محک را اینگونه توصیف میکند: «من در محک انرژی زیادی داشتم. یاد گرفتم باید قوی باشم و به زندگی نگاهی مثبت داشته باشم. به خودم قول داده بودم که هنگام درمان گریه نکنم و قوی باشم. یادم میآیدیک بار پرستاری صدایم کرد و از من خواست که با یکی از بچهها به نزدیک بخش نمونهگیری مغز و استخوان بروم تا گریه نکند. من حتی آن کودک را نمیشناختم اما بودنم قوت قلب او بود.»
سهیل که یکی از کودکان بهبودیافته محک است با بیان اینکه من در محک با دوستان خیلی خوبی آشنا شدم ادامه میدهد: «محک مثل خانه ما بود تا جایی که مطمئن بودیم دوستانی جدانشدنی هستیم، مثلاً با دوستم شروین قبل از بستری هماهنگ میکردیم تا در یک بخش باشیم. محک برای ما محیطی پر از مهر بود و همین شوق با هم بودن، سختی درمان را برای ما کم میکرد.»
سهیل در پایان صحبتهایش ضمن آرزوی بهبودی برای همه کودکان، از تصمیماتش برای ادامه زندگی میگوید: «سرطان نه تنها من را از هدفها و آرزوهایم دور نکرد، بلکه گذشتن از این بیماری و سختیهایی که در مسیر زندگی وجود داشت، رسیدن به آرزوهایم را شیرینتر کرد.»
او در حالی که چشمانش از امید به آینده برق میزد، ادامه میدهد: «سه سال و نیم درمان، ذهنیت من را در خصوص تحصیل و انتخاب شغل آینده کاملاً مشخص کرد. دلم میخواست رشتهای انتخاب کنم تا به افرادی که شبیه من هستند، کمک کنم. اما دوران درمان بسیار سنگین و فشرده بود و برای من که ریاضی خوانده بودم، امکان مطالعه مجدد درسهای تجربی وجود نداشت. سخت بود که پزشکی بخوانم، پس مهندسی پزشکی را انتخاب کردم تا به روش های دیگری به بیماران خدمت کنم.»
محک در بیش از سی سال فعالیت خود همواره در تلاش است تا کودکان مبتلا به سرطان شادمانهتر مراحل درمان را پشت سر بگذارند و کیفیت زندگی آنها در مسیر درمان حفظ شود. خانواده بزرگ محک در حال حاضر بیش از ۹۷۰۰ کودک بهبودیافته دارد که سهیل یکی از آنهاست. امیدواریم با همراهی نیکوکاران ایران زمین بیش از ۱۷ هزار کودک در حال درمان محک نیز به بهبودی برسند.