
زندگی را از فرزندم آموختم
- ۶ شهریور ۹۶
- 875 بازدید
- 0 دیدگاه
بعضی از مادران شکوه و شکایت میکنند که به دلیل روزمرگیهای زندگی یک دقیقه از وقتشان مال خودشان نیست و دائم باید در خدمت خانواده باشند اما خستگی و مشغله من سوای روزمرگیهای زندگی است چون کودک من دچار یک بیماری سخت شد.
نوعی تومور مغزی. او مراحل سخت درمان را طی کرد و با تمام کودکیاش با بیماری سخت جنگید. او هر گز کودکی نکرد و مثل یک مرد بار سنگین شیمی درمانی را روی شانههای کوچک و نحیفش به دوش کشید. پسرم اکنون یک بهبودیافته است. او تحمل و صبوری را به من آموخت و من فقط توانستم به او عشق و امید بدهم. من قدر او را میدانم و از داشتنش به خود میبالم و دوست دارم تمام وقتم مال او باشد. سلامتی پسرم یک هدیه از طرف خداست و از اینکه او را دارم بینهایت خدا را شاکرم. من قدر سلامتی فرزندانم را میدانم و دوستشان دارم. به خاطر وجودشان هر رنجی را در زندگی تحمل خواهم کرد.
خدایا از اینکه مرا مادر آفریدی سپاسگزارم .
مادر احسان فرزند بهبودیافته محک