0 کمک آنلاین

الو، الو، تو جوجویی؟

  • ۲۳ خرداد ۰۱
  • 965 بازدید
  • 0 دیدگاه

اگر روزی کسی به مخترع موبایل می‌گفت که در آینده در جایی به نام بیمارستان محک، از این اختراع شگفت‌انگیزش برای ارتباط میان یک پسربچه چهار ساله و یک مرغ حنایی چاق و پاکوتاه استفاده خواهد شد، بدون شک حرف گوینده را به حساب شوخی می‌گذاشت؛ ولی همین چند روز پیش، وقتی دل پسرک کوچک ما در محک خیلی گرفته بود و دلش برای خانه‌شان خیلی تنگ شده بود و از شکل لب‌ها و لپ‌هایش معلوم بود که ممکن است همین حالاها زیر گریه بزند، گوشی تلفن مادرش زنگ خورد و آن سمت این تماس تصویری کسی نبود جز «جوجو». مرغ حنایی پسرک، که در شهرشان «خزک» صدایش می‌کنند بسکه پاهایش کوتاه است و انگار به جای راه رفتن، روی زمین می‌خزد. وقتی به تهران آمده بودند قد یک کف دست بود و اسمش جوجو بود و حالا هم که برای خودش مرغی شده هنوز برای پسرک جوجو است.
پدر پسرک با موبایل یکی از همسایه‌ها، تماس گرفته بود و گوشی را جلوی جوجو گرفته بود تا دل پسرکش باز شود… که شد و از شکل لب‌ها و لپ‌هایش معلوم شد همین حالاهاست که بزند زیر خنده. احوال‌پرسی مفصلی کردند و جوجو از توی صفحه موبایل به پسرک خیره شد و خوب به حرف‌های پسرک گوش کرد و یکی دو نوک هم به صفحه موبایل زد که صدای خنده پسرک از سر تا ته بخش پیچید.
فاصله بغض و خنده کودکان کوتاه است و در محک کوتاه‌تر و ما و شمای خواننده، پاداشمان همین صدای خنده است که با هیچ چیزی در جهان نمی‌توان عوضش کرد.

دیدگاه‌ها

دیدگاه خود را بنویسید * نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند * دیدگاه شما