امیرعلی و مکعب روبیک
- ۲۱ تیر ۰۱
- 762 بازدید
- 0 دیدگاه
امیرعلی به اتاق بازی آمد و کنار من نشست. نگران درسهایش بودم. با اینکه ۸ سالش است اما به خاطر درمان و غیرحضوری شدن مدرسهها، از درسهایش عقب افتاده بود. با خودم فکر کردم الان بهترین فرصت است که هم بازی کنیم و هم درس بخوانیم. حین بازی، حروف الفبا رو بهش یاد میدادم و آن هم با دقت گوش میداد. موقع خداحافظی به او گفتم: «اگر مشقهایت را تمیز و مرتب بنویسی یک جایزه خوب پیش من داری.»
بعد از چند روز دیدم یک پسر کوچولو، به سمت من میدود؛ امیرعلی بود. نفسزنان پیش من رسید و گفت: «عمو همینجا بمون، الان میام». برایم جالب بود با وجودی که ترخیص شده بود، اما منتظر بود تا من را ببیند. رفت و از ماشینشان دفتر مشقش را آورد و نشانم داد؛ واقعا تعجب کردم. برخلاف انتظارم، همه مشقهایش را مرتب و با دقت نوشته بود. یک مکعب روبیک که میدانستم چقدر دوست دارد، به او هدیه دادم.
گذشت تا هفته بعد. در اتاق بازی کنار هم نشسته بودیم. کاغذی را گذاشت روبروی من و گفت: «عمو این کاغذ رو واسم امضا کن». کاغذ امضا شده را چسباند روی نقاشیای که از قبل کشیده بود و نقاشی رو با ذوق بهم هدیه داد و گفت: «عمو این رو برای شما کشیدم، آخه خیلی مهربونی و بهم روبیک هدیه دادی».
از امیرعلی که محبتش به اندازه قلب مهربانش بود تشکر کردم و با خودم فکر کردم، زیر سقف محک، همه ما از بچهها گرفته است تا داوطلبان و کارکنان تمام تلاشمان را میکنیم تا قدر محبت همدیگر را بدانیم و از هم تشکر کنیم. پس بیدلیل نیست که قدردانی، یکی از ارزشهای محک شدهاست.
پینوشت: داستان را یکی از داوطلبان ارتباط با کودک بیمار برایمان تعریف کرده است که این روزها با رعایت پروتکلهای بهداشتی در اتاق بازی حاضر میشوند تا کودکان محک در مراحل درمان، کودکی را فراموش نکنند.