نقش و نگار امید روی دار قالی
- ۳۱ اردیبهشت ۹۷
- 978 بازدید
- 0 دیدگاه
با نگاه کردن به دستای مامانم قالیبافی رو یاد گرفتم. وقتایی که مامانم خسته میشد با خواهرم گره به گره کمکش میکردیم تا کارش پیش بره.
وقتی به محک اومدم خیلی دلم میخواست زودتر به خونه برگردم تا پای دارِ قالی بشینم و نقش بزنم. اونقدر بهونه گرفتم تا مادرم تصمیم گرفت دارِ قالی کوچیکم رو به محک بیاره. اولین گرهای که زدم برای همه دوستام دعا کردم تا زودتر خوب بشن. من آرزو دارم یه روزی قالیباف مشهوری بشم.
امیررضا حالا یه ساله که قطع درمان شده و برای آزمایش دورهای به محک میاد.