ضرورت و اهمیت پرداختن به موضوع سوگ و سوگ ناتمام در روزهای شیوع ویروس کرونا
- ۲۹ خرداد ۹۹
- 1678 بازدید
- 0 دیدگاه
در هنگام بروز بلایای طبیعی یا انسانی چون زمینلرزه، سیل، آتشسوزی و از همه مهمتر پاندمی کرونا که این روزها همه جهان را درگیر کرده است، خسارتهای ظاهری ملموسترین پیامد این نوع از حوادث است. بسیاری از مردم نیز به دنبال کمکرسانی و امداد برای این خسارتها هستند که البته بسیار مهم هستند. به طور مثال در همین پاندمی کرونا بیشتر تیمهای مردمی و داوطلب تمرکز جدی بر رعایت اصول بهداشتی و تأمین نیازهای بیمارستانی و کادر درمان داشته و در مرحله بعدی نیز بر مسائل کمک معیشتی خانوادههای آسیب دیده در بحران اقتصادی کرونا گام برداشتند. ولی آنچه که ممکن است کمتر به آن توجه شود، ضرورت مداخلات تخصصی در بدو حادثه و بازسازی روانی آسیبدیدگان در طی زمان است. مداخله در بحران به صورت کوتاه مدت و بلند مدت میتواند از بروز مشکلات بعدی جلوگیری کند و به بازگشتن به شرایط عادی زندگی کمک کند. یکی از شایعترین اختلالاتی که بازماندگان بعد از بروز هر گونه بلایای طبیعی و انسانی با آن مواجه میشوند، اختلال سوگ است.
روزهاست شاهد ابتلای مردم زیادی در جهان به ویروس کرونا هستیم و در این بین ممکن است عزیزانی را به همین علت از دست داده باشیم. آنچه پذیرش و تحمل این فقدان را سختتر میکند عدم امکان برگزاری مراسم ترحیم و سوگواری است. حالا چرا؟
حمایت، همبستگی و همدلی که در مراسم سوگواری از اطرافیان دریافت میکنیم آنچنان مهم و ضروری است که به ما در عبور از مرحله اولیه سوگ یعنی گذار از انکار کمک میکند. مراحل خاکسپاری و تشییع کمک میکند بپذیریم که عزیزمان دیگر نیست. در خاکسپاری به راحتی و به کفایت گریه میکنیم، از عزیزمان خداحافظی میکنیم و با حمایتی که از اطرافیان دریافت میکنیم کمکم نیروی از دست رفته خود را بازیافته و به زندگی باز میگردیم.
افرادی که در دوران کرونا عزیزانشان را از دست میدهند برایرعایت فاصله گذاری اجتماعی میبایست مراسمی برگزار نکنند و این امر چند تأثیر روانی ناخوشایند بر این افراد دارد. یکی اینکه با برگزار نکردن مراسم برای فرد فوت شده و عدم حضور در مراسم خاکسپاری، بسیاری از افراد، حس جدا شدن از عزیز از دست رفته خود را پیدا نمیکنند و همواره احساس میکنند که او حضور دارد و منتظرند هر لحظه از در خانه وارد شود؛ بنابراین همین امر باعث میشود فرد از واقعیتها فاصله بگیرد.
دوم آنکه عدم برگزاری مراسم باعث میشود حمایتهای روانی- اجتماعی صورت نپذیرد و فرد احساس تنها و بیپشتوانه بودن کند و فکر کند که پس از مرگ عزیزی که از دست داده است، همه زندگی نیز پایان یافته و چیزی جز افسردگی و تنهایی باقی نمانده است؛ به همین دلیل ممکن است دچار حالات افسردگی شود. سوم آنکه به دلیل سوگواری و گریه و زاری نکردن، تخلیه روانی، عاطفی و هیجانی انجام نمیشود و فرد دچار یک بغض در گلو مانده و دلشکستگی میشود زیرا در مراسم عزاداری، یادآوری خاطرات متوفی و ذکر مصیب انجام و باعث میشود افرادی که عزیز خود را از دست دادهاند گریه و خود را تخلیه روانی کنند اما زمانی که به دلیل کرونا این مراسم عزاداری برگزار نمیشود وابستگان نیز این تخلیه روانی را ندارند و دچار مشکل میشوند.
چهارم آنکه وقتی فردی فوت میکند، بازماندگان او با برگزاری مراسم و دادن خیرات احساس بهتری پیدا میکند چرا که باور دارند اثرات مثبت این اقدام برای عزیز از دست رفتهشان ماندگار است. همچنین وجدان فرد بازمانده نیز آسوده میشود زیرا حس میکند برای فرد فوتشده، کار مثبتی انجام داده است و در دوران کرونا به دلیل اینکه برگزاری چنین مراسمی ممکن نیست، فرد بازمانده دچار احساس اضطراب، افسردگی و وسواس فکری میشود.
ما نام این نوع سوگ را «سوگ ناتمام» میگذاریم. سوگ ناتمام با انواع سوگهای معمولی که ما برای خاکسپاریها حضور پیدا میکنیم، حتی سوگ ناشی از خودکشی یک فرد یا مفقود شدنش متفاوت است و یک گروه جدید محسوب میشود.
حال با توجه به پاندمی کرونا و عدم امکان برگزاری مراسم تدفین بسیاری از مردم ابزار مهم تسلی بخشی را در گذر از سوگ از دست دادهاند. بنابراین شیوع اختلال سوگ میتواند در این دوران افزایش چشمگیر داشته باشد در حالیکه شاید اصلاً دیده نشود و به اهمیت آن واقف نباشیم. بنابراین نیاز است متخصصان به این مساله از زوایههای جدید و متناسب با شرایط فعلی بپردازند.
تحمل از دست دادن عزیزان در جوامعی شبیه به ایران نسبت به جوامع دیگر که به لحاظ فرهنگی حساب کمتری برای این مناسک باز کردهاند دشوارتر و سنگینتر خواهد بود.
تیم متخصص سوگ در واحد روانشناسی محک با شعار «محک میداند که در غم نمیتوان تنها ماند» مدتی است که نگاه خود را به سوگ در بازماندگان کودک مبتلا به سرطان گسترده ساخته و با راهاندازی کلینیک تخصصی سوگ که به طور قطع تنها کلینیک تخصصی سوگ درمانی در حوزه بیماران مبتلا به سرطان در ایران است، کار خود و رسالت خود را آغاز نموده است. حال با توجه به دغدغههای همیشگی محک بر اساس منشور انسانگرایی و نیز با توجه به بحران مربوط به پاندمی کرونا و سوگ های ناتمام در این دوران، سعی کردیم با نگاهی ژرفتر و با زاویه مناسب به پدیده مرگ و سوگ درمانی نگاه کنیم. با توجه به بحران کرونا در حوزه سوگ با واژهها و مفاهیم جدیدی روبرو هستیم که سعی کردیم با کمک تیم متخصص برای هر کدام متناسب با شرایط موجود راه کار عملی بیاندیشیم.
منتظر ادامه مطالب در خصوص این موضوع باشید.