من یه نین جوتسو کار بهبود یافته ام

۹ ساله بود که بیماری‌اش را تشخیص دادند و برای اولین بار پا به بیمارستان محک گذاشت.

در همان روزهای اول با کمک روان‌شناسان محک، دوستان زیادی پیدا کرد. همین اتفاق باعث شد تا امیدوار باشد که روزی با شکست سرطان ورزش مورد علاقه‌اش را دنبال خواهد کرد. مهدی هر روز با امید قهرمانی به اتاق رگ‌گیری می‌رفت. با اینکه رگ‌هایش به خاطر تزریق داروی شیمی‌درمانی آسیب‌پذیر شده بودند و مجبور بود درد زیادی را تحمل کند، اما به سفارش روان‌شناس‌ها، خودش را در لباس رزمی نینجوتسو تصور می‌کرد. روزها گذشت و بالاخره قهرمان قصه ما  توانست سلامتی‌اش را به دست آورد و نینجوتسو را به عنوان یک ورزش حرفه‌ای انتخاب کند. این روزها او هر از گاهی به محک می‌آید تا سهمی در سلامتی دوستان مبتلا به سرطانش داشته باشد تا آنها هم بتوانند مانند او روزهای سخت درمان را پشت سرگذاشته و به تمام آرزوهایشان دست پیدا کنند.